مجله پژوهش های معاصر در علوم و تحقیقات
پیاپی 52 (آبان 1402)

هوش مصنوعی یا به اختصار Al یک فناوری کاملا جدید یا موضوعی ناشناخته نیست. بسیاری از رمان نویسان گذشته و فیلم های علمی تخیلی افزایش محبوبیت آن را پیش بینی کرده اند و صحبت از آن به دهه های گذشته برمی گردد. هوش مصنوعی شاخه ای از علوم رایانه است که هدف اصلی آن تولید ماشین های هوشمندی است که توانایی انجام وظایفی که نیازمند به هوش انسانی است را داشته باشد. فن آوری هوش مصنوعی باعث تغییرات زیادی در اغلب صنایع و حوزه های مختلف شده است که حوزه آموزش یکی از آن ها به حساب می آید. ما در این تحقیق پس از تجزیه و تحلیل یافته های مقالات، اسناد و پایگاه های اینترنتی معتبر به توصیف اطلاعاتی در خصوص مفهوم آموزش، هوش مصنوعی، ویژگی های این فن آوری، کاربرد آن در آموزش، ابزارهای مورد استفاده هوش مصنوعی در آموزش و چالش های موجود در این زمینه پرداخته ایم. نتایج این پژوهش مروری-کتابخانه ای حاکی از آن است که هوش مصنوعی به افزایش کیفیت آموزشی چه در فضای واقعی و چه در فضای الکترونیک کمک می کند و همچنین علاوه بر توسعه روند آموزش، امکاناتی مانند تدریس خصوصی، نمره دهی، طراحی مفاد درسی و بازخورد را برای دانشجویان و دانش آموزان فراهم می آورد. این سیستم توانایی تبدیل فرآیند آموزش و یادگیری سنتی را از طریق فناوری پیشرفته خود دارد و به شخصی سازی محتوا برای پاسخگویی به تقاضای آموزش کمک شایانی می کند.

هدف از تحقیق، تعیین میزان اثر گذاری هوش سازمانی بر بهبود عملکرد کارکنان بانک ملی ایران بود. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت روش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. روش پژوهش نیز از نوع پیمایشی است؛ تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی _ تحلیلی است. جامعه آماری شامل کارکنان بانک ملی ایران در شهر تهران می باشند که طبق آمارهای رسمی دریافتی از اداره کل سرمایه انسانی بانک تعداد 10537 نفر می باشند؛ از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردیده است، حجم نمونه تحقیق تعداد 372 نفر تعیین گردید که پرسش نامه بین 400 نفر توزیع و جمع آوری و آنالیز گردید و با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده است. ابزار تحقیق، پرسش نامه استاندارد هوش سازمانی بود که دارای 35 سوال می باشد،کارل آلبرشت (2003) و آلفای کرونباخ 947/0 داشته است. نهایتا جهت سنجش اثرات متغیرها و بررسی فرضیات تحقیق از نرم افزار Spss استفاده شده است. طبق یافته های این تحقیق هوش سازمانی در حد متوسط در بانک ملی قرار داشته و لازم است برای بهبود وضعیت ابتدا دو مولفه ای که در حد پایین تر از متوسط هستند را بهبود داده و سپس مولفه های دیگر افزایش داده شوند.

ارزش افزوده را می توان بهره وری و مقدار کار انجام شده در راستای تولید دانست. برای همین از متغییرهای کلیدی و محسوب می شود. در این مقاله چندین عامل موثر بر ارزش افزوده استان ها در نطر گرفته شده است. این ازمون برای استان های لرستان، خوزستان، تهران، آذربایجان شرقی، سیستا و بلوچستان، مازندران، فارس، کردستان، خراسان جنوبی، سمنان و گیلان طی سال های 1389-1393 برروی متغییر های تغییرات نرخ ارز، جمعیت فعال، تولید ناخالص داخلی، سرمایه گذاری جذب شده خارجی و ارزش افزوده استان ها رگرس شد. در برآورد مدل از روش داده های ترکیبی استفاده استفاده شده است. نتایج آزمون حاکی از عدم وجود رابطه بین نرخ ارز و ارزش افزوده استان ها، رابطه مثبت بین ارزش افزوده با جمعیت فعال و تولید ناخالص داخلی و رابطه منفی بین سرمایه پذاری جذب شده خارجی می باشد.

عشق یکی از مهم ترین و پویاترین احساسات انسان است. این احساس در هر دوره از زندگی انسان احساس می شود اما در دوران نوجوانی به خصوص برای اولین بار، عشق به شکلی خاص و پرشور احساس می شود. هرچند که عشق در دوران نوجوانی یکی از زیباترین و مهیج ترین حس ها است، اما بسیاری از نوجوانان با مشکلات عاطفی مرتبط با عشق مواجه هستند. هدف این پژوهش مروری بر مبانی نظری و پیشینه پژوهش ها راجع به رویکردهای مقابله با مشکلات ناشی از شکست های عاطفی در نوجوانان است. مطالعه حاضر توصیفی (از نوع مروری) می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش مطالعه ای و کتابخانه ای بود. در این پژوهش به بررسی ادبیات و تعریف مربوط به شکست عاطفی به و آسیب های آن بر نوجوانان پرداخته شد. در این راستا علاوه بر بررسی منابع اطلاعاتی خارجی، منابع و پایگاه های اطلاعاتی داخل ایران نیز بررسی شد. مطالعات انجام شده بیانگر آن است که افسردگی و مشکلات روحی، روانی و عاطفی در نوجوانان از معضلاتی هستند که اکثر افراد در طول زندگی خود آن ها را تجربه می کنند . عشق در دوران نوجوانی اغلب چالش برانگیز و پیچیده است. متاسفانه شکست های عاطفی در این دوران موجب می شوند تا فرد عزت نفس خود را از دست بدهد و از طرف دیگر حس اعتماد او به دیگران از بین برود. سردرگمی در این دوران به دلیل کمبود تجربه امری طبیعی است. بزرگترها و خانواده هم به جای اینکه نوجوان را راهنمایی کنند، او را مورد قضاوت قرار می دهند و نسبت به احساساتش بی توجه هستند . نوجوانان غالبا زمانی که در محاصره هم سن و سال های خودشان باشند، احساس می کنند که تحت فشار قرار دارند و به هر قیمتی به دنبال تجربه کردن چیزهای مشابه با آنان هستند . گاهی برخی از نوجوانان برای اینکه در رقابت با هم سن و سال های خود کم نیاورند، وارد روابط عاطفی می شوند و طبیعتا شکست های عاطفی و روحی بزرگی را تجربه می کنند.

ارتباط از طریق فضای مجازی در سال های اخیر جایگاه قابل توجهی بین نسل جوان جامعه ما پیدا کرده است. شبکه های اجتماعی در ابعاد مختلف زندگی افراد (فردی و اجتماعی) تاثیر گذارند. در شکل دهی به هویت نقش دارند و در گسترش اختلالات رفتاری تاثیرگذارند. هدف این پژوهش مروری بر مبانی نظری و پیشینه پژوهش ها راجع به تاثیر استفاده بی رویه از شبکه های مجازی در گسترش اختلالات رفتاری در بین جوانان است. مطالعه حاضر توصیفی (از نوع مروری) می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش مطالعه ای و کتابخانه ای بود. در این پژوهش به بررسی ادبیات و پیشینه مربوط به شبکه های مجازی و آسیب های آن بر جوانان پرداخته شد. در این راستا علاوه بر بررسی منابع اطلاعاتی خارجی، منابع و پایگاه های اطلاعاتی داخل ایران نیز بررسی شد. مطالعات انجام شده بیانگر آن است که فضای مجازی و اینترنت به رغم تمام کاربردها و کارکردهای مفید خود، آسیب های اجتماعی خاصی نیز دارد که نمی توان نسبت به آن بی تفاوت بود. تاثیر این آسیب ها به ویژه در نسل در حال رشد کشور حساس تر بوده و دقت بیشتری را می طلبد. آسیب های اجتماعی حاصل از ارتباط با اینترنت دامنه وسیعی دارد. طوری که می توان حوزه آسیب های آن را از چندهویتی گرفته تا دسترسی به حساب های بانکی، هرزه نگاری، انتشار محتواهای مستهجن، تجاوز به حریم خصوصی افراد و اشاعه خشونت ترسیم کرد؛ آسیب هایی است که کارشناسان حوزه جامعه شناسی، ارتباطات و روانشناسی به صورت مداوم از آنها صحبت می کنند. آزادی بی حد و حصر در فضای مجازی، خلا قانون گذاری و عدم امکان حضور و نظارت پلیس بر تمام ابعاد آن موجب می شود که عده ای از کاربران بر اساس هنجارهای لحظه ای عمل کنند. گمنامی، بی چهرگی و بی نامی افراد در اینترنت نه تنها پیگرد قانونی مجرمان را در فضای رایانه ای مشکل می سازد، بلکه زمینه گسترش آن را نیز فراهم می آورد.

هدف این تحقیق تعیین ارتباط بین متغیرهای آمادگی جسمانی بر، کیفیت زندگی و میزان اضطراب دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ناحیه 2 شهرستان البرز در سال تحصیلی 98-97 بوده است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که به روش میدانی انجام شده است. به همین منظور 200 نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ناحیه 2 شهرستان البرز به روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای و براساس جدول مورگان انتخاب شدند. میانگین سنی، قد و وزن گروه به ترتیب 702/0±07/13 سال، 070/670/157 سانتی متر و 877/1192/51 کیلوگرم بود. به منظور انجام این تحقیق از آزمون ایفرد شامل آزمون های کشش بارفیکس، دراز نشست، انعطاف پذیری و دوی 540 متر، در سنجش میزان آمادگی جسمانی استفاده شد. همچنین برای به دست آوردن BMI، WHR، کیفیت زندگی و اضطراب شرکت کنندگان، به ترتیب از تقسیم وزن بر مجذور قد، نسبت دور کمر به دورلگن و نیز از پرسشنامه های کیفیت زندگی (QOL) و اضطراب بک (BAI) استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن داده ها و نیز ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط بین متغیرها استفاده گردید. تحلیل داده ها نشان داد که بین عوامل آمادگی جسمانی با متغیر های BMI، WHR دانش آموزان رابطه ی معنی داری وجود دارد (05/0 > P). اما; بین این عوامل با متغیرهای کیفیت زندگی و اضطراب دانش آموزان رابطه ی معنی داری مشاهده نگردید (05/0 < P).با توجه به رابطه ی متقابل بین عوامل آمادگی جسمانی با شاخص توده ی بدن و نسبت محیط کمر به دور لگن، تقویت کسب آمادگی جسمانی در مدارس، ضروری به نظر می رسد.